غیبت

 

بسم الله الرحمن الرحیم

می گویند امام حسین(ع) به کسانی که حق الناس بر گردنشان بود گفت نمانند و جمع کربلا را ترک گویند

 

 

ما دم از این می زنیم که ظهور حضرت مهدی(ع) نزدیک است و ممکن است همین روز ها ظهور کند و ما 

قصد داریم از جمله یاران آن حضرت باشیم.امّا تقریبا هر روز یک غیبت را در پرونده ی خود می نویسیم

و خب بعضی هایشان را اصلا یادمان نمی آید،بعضی دیگر خجالت می کشیم حلالیت بطلبیم،با بعضی از

آنها کلا مشکل داریم و دوست نداریم حتی با آن کسی که غیبتش را کرده ایم صحبت کنیم چه رسد به

التماس برای حلال کردن،بعضی ها را هم حلالیت می طلبیم. اینها که همه حق الناس هستند پس

چطور توقع داریبم امامان ما را در جمع یاورانش راه دهد.

در زیر غیبت را در کلام آیت الله مجتهدی تهرانی بررسی می کنینم:

پیامبر خدا(ص) فرمودند:((هر روز صبح،همه ی اعضا و جوارح انسان رو به زبان می کنند و می گویند:

در حق ما از خدا بترس؛زیرا اگر تو راست باشی،همه ی ما راستیم و اگر تو کج شوی،همه ی ما کج

می شویم.)) 

و در روایتی دیگر آمده است که:(( هر روز صبح،زبان به همه ی اعضای بدن می گوید:((حالتان چطور 

است؟چگونه صبح کردید؟))آنها می گویند:((اگر تو ما را به حال خود بگذازی،حال ما به خیر و خوبی

است.))

همچنین از پیامبر اکرم(ص) روایت شده است که فرمودند:((خدا زبان را عذابی،عذاب می کند که هیچ

کدام از اعضا را با آن عذاب،عذاب نمی کند. زبان می گوید:((...

 



برچسب‌ها:
ادامه مطلب
[ جمعه 2 بهمن 1394برچسب:آیت الله مجتهدی تهرانی,غیبت,بهشت,جهنم, ] [ 13:32 ] [ امیرحسین نفر ]
[ ]

سیاحت غرب

بسم الله الرحمن الرحیم

 مقدمه(شرح و تفصیل بر داستان)

سیاحت غرب نام کتابی داستانی است که در اَن داستان به سرنوشت انسان پس از مرگ پرداخته می شود

این کتاب نوشته ی آقا نجفی قوچانی می باشد و با آنکه داستانی بیش نیست امّا تمام آن از آیات و روایات

استخراج شده است و بر اساس آنها نوشته و تدوین شده است.

منابع این کتاب در خود آن و به صورت پانویس نوشته شده است امّا از آنجا که این پانویس ها بلند وطولانی 

هستند و بعضا صفحه ای را به خود اختصاص می دهند از ذکر آنها در اینجا صرف نظر شده است.

علاوه بر این این کتاب توسط ما بازنویسی شده است تا ادبیات آن با ادبیات امروزی مردم سارگار تز باشد

امیدوارم  لذت ببرید.

یا علی

و من مردم پس ایستادم و بیماری بدنی که داشتم ندارم و تندرستم. خویشان من در اطراف جنازه برای

 من گریه می کنند و من از گریه ی آنها اندوهگینم و به آنها می گویم من نمرده ام بلکه بیماریم رفع شده

است،کسی گوش به حرف من نمی کند.



موضوعات مرتبط: داستان ، سیاحت غرب ، ،

برچسب‌ها:
ادامه مطلب
[ پنج شنبه 1 بهمن 1394برچسب:بهشت,جهنم,قیامت,آخرت,غرب,سیاخت غرب,خدا, ] [ 21:5 ] [ امیرحسین نفر ]
[ ]
صفحه قبل 1 2 3 4 5 صفحه بعد